- بازدید : (331)
چگونه بعضی از سازمانها ممکن است تعادل اقتصادی کشورها را مختل کنند
آیا اشتباه بعضی از سازمانها می تواند منجر به بحرانهای اقتصادی درورود برخی از کالاها به کشورها شوند؟
سازمانهای در گیر بر واردات کالا را چگونه مدیریت کنیم؟
مدیریت بر مجوز واردات
یکی از راهها یی که می تواند به مشکلات اقتصادی در کشورهای در جریان توسعه دامن بزند به شرح ذیل تشریح می گردد که شایسته است هر کشوری به فرا خور حال خود به آن توجه کند
ممکن است به گونه های مختلف دراخذ مجوزهای واردات بر اقتصاد کشورهای واردکننده کالاهای وارداتی ستم شود .بنابر این سردمداران ارائه مجوزها (ثبت سفارش ها)وظیفه خطیری در مدیریت یک حرکت بزرگ اقتصادی از محل واردات کالا به کشور دارند..مدیریت کردن محدویت های مقداری ،سهمیه ای کردنتعرفه ها واعمال کنترولهای اساسی بر جریان واردات کالاهای خاص بسیار دارای اهمیت است وهمچنین اجراونگهداری سهمیه ها نیز توسط گمرک ازدرجه اهمیت به سزایی قرار داردکه همان نگهداری سهمیه ها می باشد لذا چنانچه گمرکات اجرایی هرکشوری در نگهداری سهمیه ها از کنترولهای لازم برخوردار باشند هم می تواندسهمیه ها را در جهت درستی هدایت کنند وهم می توانند با ارائه آمارهای صحیح وبموقع تصمیم گیرندگان اقتصادی را در جهت اخذ تصمیمات آتی برای ورود همان نوع کالا به کشور کمک کنند.لذا گمرک علی رغم وظیفه ای که در اجراء دارد می تواند تهیه کننده اطلاعات پایه ای برای ورود کالا به هر کشوری باشد که معمولا به علت ضعف در ساختار های وظیفه ای وعدم شناخت وظایف سازمانی چنین مهمی در اکثر کشورها به ندرت پیگیری وتعقیب می شود بنابر این در کشورها باید واحدهای جدیدی برای بررسی چنین مفاهیمی در گمرکات کشورها ایجاد شود که متاسفانه چون تصمیمیم گیرندگان سطوح ستادی چنین سازمانهایی عملکرد واقعی سازمانهای خویش را نمی شناسند صرفا بیشتر سرگرم کارهای اجرایی سازمان خویش مشغول هستند وبه رشد اقتصادی کشور خود فکر نمی کنند
فرضا اگر شما عملکرد بالاترین مقام سازمانی گمرک یکی از کشورهای در جریان توسعه راببینید وتمام نشست های سالانه اورا تحت نظارت ومداقه وقضاوت حرفه ای قرار دهید می بینید که طرحهای ارزنده ای برای سازمان خویش ندارند که منجر به یک حرکت اساسی شود وبیشتر جلسات ونشست های سالانه آنها را اگر بنگرید خواهید دید که جنبه تئوری دارد واز جنبه عملی چیزی برای گفتن ندارد .
رویه های صدور مجوز واردات توسط سازمانهای بازرگانی وتجاری ونگهداری حسابها وکتابهای سهمیه ها بایستی بسیار شفاف وقابل پیش بینی باشد
ادارات بازرگانی وگمرک باید اطلاعات لازم برای تجار را بموقع جهت آگاهی یافتن عموم به اینکه چرا وچگونه مجوز واردات اخذ شود را حداقل 10روز جلوتر منتشر سازند آیا تاکنون دیده اید که سازمانهای بازرگانی از قبل ورود کالایی را 10روز جلوتر اعلام کنند واز آنطرف سازمان گمرک که مجری واردات کالا است اطلاعات آماری ورود همان کالا را همزمان با وزارت بازرگانی برای اطلاع عموم تجار منتشر کند تا یک تاجر اطلاعات دقیقی از واردات قبلی کالا از همان نوع داشته باشد تا تصمیم گیری صحیحی برای ورود کالا داشته باشد
یک کشور در سایه ارائه اطلاعات دانشی ورود کالا هم از طرف سازمانهای بازرگانی وهم از طرف سازمان گمرک به طور همزمان رشد می کند وهرکشوری که نتواند دوسازمانی را که در واردات نقش اساسی دارد هماهنگ کند هرگز از رشد اقتصادی در زمینه ورود کالا بر خوردار نخواهد بود بنابر این چنین اموری باعث خواهد شد وارد کنندگان اطلاعات درستی از ورود کالا نداشته باشند که گاها باعث عدم تعادل در عرضه وتقاضای نوع بخصوصی از کالا می شوند
چنین اموری در کشورها گاها منجر به قحطی نوعی کالا در کشور می شوند ویا گاها ممکن است باعث واردات بی رویه شود که همان عرضه زیاد وتقاضای کم می باشد بنابراین عدم هماهنگی ها در هر دوصورت به زیان اقتصاد کشور می گردد وقتی تاجری زیان کند این زیان به دولت نیز بر خواهد گشت.
در بسیاری از موارد تصمیم گیری های اشتباه باعث می شود تا هنوز وارد کنندگان از واردات کالا باخبر شوند وفرصت برنامه ریزی داشته باشند گروهی که از قبل با تصمیم گیرندگان ورود کالا ارتباط نزدیک دارند همه کالاهای تعیین سهمیه شده را ثبت سفارش می کنند آن وقت دست واسطه ها بازتر شده وکالاهای ثبت سفارش شده را به دیگران با مبالغ گرانتری در بازارهای سیاه می فروشند که چنین حرکتی یک ظلم بزرگ بر اقتصاد کشورهای در جریان توسعه تلقی می گردد .
کشورهای در جریان توسعه باید توسط گروه کلاسیک ودانشگاهی که دارای تجربه مفید در زمینه واردات کالا می باشند به صورت مستقل از سازمانهای تصمیم گیرنده مدیریت شوندواز هرگونه انحراف جلوگیری بعمل آورند تا کشورها در جهت درست اقتصادی مدیریت شوند وگرنه گروهی سود جو یک شبه تریلیاردر می شوند که تاثیری در رشد اقتصادی کشور نخواهد داشت وهمه واحدهای فعال تجاری به صورت یکسان ومتحد الشکل رشد نخواهند کرد وحتی کار به جایی می رسد که یک گروه به فاصله زمین وآسمان در یک کشوری رشد می کنند وگروهی دیگر نه تنها در جا می زنند بلکه این امر حتی منجر به ورشکستگی آنها می گردد وورشکستگی آنها هم باعث تعطیلی کارخانجات ،عدم سوددهی آنها ودر انتها منجر به اخراج کارمندان می گردد که خود باعث خواهد شد گروهی با مشاغل خود خداحافظی کنند که همه اینها باعث می گردد تا اقتصاد کشورهای در حال توسعه با انواع بحرانها ونگرانی های تجاری روبرو شوند